هدفگذاری درست یکیاز مهمترین فاکتورهای موفقیت هر کسبوکار است. اشتباه در هدفگذاری ممکن است کسبوکار شمارا از مسیر اصلی خود دور کند و منجربه شکست شود. هدف گذاری اسمارت کمک میکند تا اهداف خود را اصلاح کنیم و یک هدف ساختار یافته و درست داشته باشیم که احتمال موفقیت در آن بسیار بالاست.
روش هدف گذاری SMART از پنج بخش اصلی تشکیلشده است که آشناییبا آن این امکان را به شما خواهدداد که یک برنامهریزی مناسب برای دیجیتال مارکتینگ داشته باشید.
در این مقاله به آموزش روش هدفگذاری SMART در بازاریابی دیجیتال پرداختهایم، پس تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
هدف گذاری اسمارت چیست؟
ریشه بسیاری از شکستها در دنیای بازاریابی دیجیتال، شناخت نادرست از کسبوکار خود و هدفگذاری اشتباه برایآن است. روش اسمارت اهداف شمارا بهگونهای تغییر میدهد تا این اهداف درنهایت به رشد کسبوکار و پیشرفت آن ختم شود.
در ادامه بخوانید: آموزش کامل آنالیز کسب و کار به روش SWOT
هرکدام از حروف SMART بیانگر ویژگی خاصی هستند. قرار گرفتن این ویژگیها کنار هم به انتخاب یک هدف منجر خواهد شد. این هدف، در میان سایر اهداف ما از شانس بیشتری برای رسیدن به موفقیت برخوردار است.
5 حرف تشکیلدهنده کلمه اسمارت و ویژگیهای آن عبارتاند از:
Specific : S (هدف مشخص)
Measurable : M (قابل اندازهگیری)
Attainable : A (قابل دستیابی)
Relevant : R (مناسب و مرتبط)
Time Based : T (زماندار)
در ادامه مقاله هرکدام از این ویژگیها را بررسی خواهیمکرد. بهتر است قبل از مطالعه ادامه مقاله روی یک کاغذ اهداف خود را بنویسید و قدمبهقدم آنها را اصلاح کنید تا تبدیل به یک هدف خوب و قابلاجرا شوند.
مشخص بودن هدف (Specific)
هدف خود را با جزئیات کامل مشخص کنید. دنبال اهداف کلی نباشید چون برای حرکت در مسیر هدف دقیقا باید بدانید دنبال چه چیزی هستید. برای مثال به این جملات توجه کنید:
جمله اول) میخواهم میزان فروش محصولاتم را بیشتر کنم.
جمله دوم) میخواهم با ایمیل مارکتینگ میزان فروش محصولاتم را بیشتر کنم.
در بین این جملات، جمله دوم شفاف است و دقیقا مشخصشده است که از چه طریقی قرار است، فروش محصولات، افزایش پیدا کند. همچنین دیگر لازم نیست ذهنتان درگیر این باشد که چگونه باید فروش محصولات خود را بیشتر کنید. بنابراین میتوانید تمرکز کامل روی متن ایمیلها، جامعه مخاطبین و … داشته باشید. درنهایت این کارها منجر به یک کمپین موفق ایمیل مارکتینگ می شود و افزایش فروش را برای محصولاتتان در بر خواهد داشت.
قابل اندازه گیری بودن هدف (Measurable)
وقتی نمیدانید دقیقا چقدر به هدفی که تعیین کرده بودید نزدیک شدهاید و چقدر پیشرفت کردهاید، کمکم دلسردی و ناامیدی به سراغ شما میآید. فکر میکنید که انتخاب این هدف از اول اشتباه بوده و توانایی اجرای آن را ندارید. پس احتمالا هدف را نیمه کاره رها خواهیدکرد و سراغ هدفهای بعدی خود خواهیدرفت. نقش اعداد و ارقام در هدفها انگیزهدادن و تشویقکردن به ادامه مسیر است. به این جملات توجه کنید:
جمله اول) میخواهم با ایمیل مارکتینگ میزان فروش ماهانه محصولی را بیشتر کنم.
جمله دوم)میخواهم با ایمیل مارکتینگ فروش ماهانه محصولی را به دو برابر برسانم.
در جمله دوم دقیقا شما میدانید قرار است به کجا برسید. پس بهطور مثال اگر بعد از سه ماه فروش ماهانه محصولتان از 300 به 400 تا رسید، یعنی قسمتی از مسیر هدف را با موفقیت طی کرده اید. این کار باعث میشود که با امید ادامه هدف خود را دنبال کنید، اما در جمله اول دقیقا مشخص نیست انتهای هدف به کجا ختم می شود و کاری که شما می کنید فقط تلاش است.
نتیجه چه میشود؟ بعد از مدتی دیگر انگیزهای برای ادامه راه ندارید. چون نمیدانید قرار است در کجا این تلاش شما متوقف شود. در مقابل اگر شما تعداد دقیقی برای خود تعیین کرده باشید در طول مسیر انگیزه خود را از دست نمیدهید و آمار و ارقام به شما در ادامهدادن مسیر کمک میکنند.
قابل دستیابی بودن اهداف (Attainable)
سراغ برنامهها و اهداف خیلی سخت نروید. این حرف اصلا به این معنی نیست که بخاطر سختی راه اهداف سخت و آرزوهای خود را کنار بگذارید. بلکه سعی کنید رسیدن به اهداف خود را پله پله طی کنید. بهطورمثال رسیدن به رتبه اول صفحه جستجو در یک کلمه کلیدی با رقابت خیلی بالا، نیازمند هزینه و وقت زیادی است و رسیدن به این هدف شاید در حال حاضر نشدنی باشد. ولی اگر هدف خود را قرار گرفتن در بین 20 نتیجه اول قرار دهید، احتمال موفقیت شما بسیار بیشتر میشود و می توانید بعد از رسیدن به این هدف اینبار برای قرارگرفتن در صفحهاول تلاش کنید.
اینگونه هم در طول مسیر ناامیدی به سراغتان نمیآید و هم با یادگرفتن نکات جدید و کاربردی سئو و کسب تجربه شانس تان برای رسیدن به رتبه یک هم افزایش خواهد یافت.
مناسب و مرتبط بودن هدف (Relevant)
اهداف انتخابی باید واقع بینانه و قابل رسیدن باشند. هنگام انتخاب هدف باید بررسیهای لازم را انجام دهیم تا مطمئن شویم هدفیکه درحال انتخاب آن هستیم با داشتههایتان متناسباند یا خیر. همچنین اهداف باید متناسب با حوزه کاری شما باشند در غیراینصورت احتمالا شکست در انتظار شماست.
زماندار بودن هدف (Time Based)
اگر توجه کردهباشید، همیشه کارهایی که برای انجامش عجله نداریم و زمان اتمام آن مهم نیست هرچند که این کارها ساده باشند، زمان بیشتری نیازدارند تا کاملشوند.
هرقدر بازه زمانی هدفیکه در حال تلاش برای رسیدن به آن هستید طولانیتر شود، مشکلات بیشتری روبهروی شما قرار خواهند گرفت. همچنین احتمال ناامیدی و دست کشیدن از تلاش، بیشتر میشود. پس بهتراست هنگام برنامهریزی برای هر هدف، یک بازهزمانی برای انجام آن در نظر بگیریم.
البته انتخاب بازهزمانی باید منطقی باشد و باعجله زیاد نهتنها کارها بهخوبی پیش نمیرود، بلکه عواقب بدی هم میتواند برای شما داشته باشد. مثلا نباید انتظار داشته باشید در عرض یک ماه یک رشد چند صفحهای در نتایج جستجو، آنهم در یک کلمه کلیدی دشوار داشتهباشید و سئو یک کار زمانبر است پس سعی کنید منطقی به قضیه نگاه کنید.
مراحل هدف گذاری اسمارت بهپایان رسیده است و اکنون شما باید هدفی را که داشتید، طوری اصلاحکرده باشید که :
دقیقا بدانید که برای رسیدن به هدفتان چه باید بکنید و هدف شما دارای جزئیات کامل باشد.
هدفهایی با پایانباز مناسب نیستند، پس دنبال هدفی با انتهای مشخص باشید.
اهداف باید قابل اجرا و دستیابی باشند. سراغ هدفهایی که برای کسبوکار شما ساخته نشدهاند نباشید.
هدفگذاری مناسب و مرتبط برای مشتریان و کاربران خود داشتهباشید، این هدف بسته به چرخه عمر مشتری و مسائل دیگر میتواند برای هرگروه از آنها متفاوت باشد.
یک بازهزمانی منطقی برای رسیدن به هدف خود تنظیم کنید. عجله همیشه کار را خراب میکند از طرفی طولانیشدن کار هم مشکلات خاص خودش را دارد.
امیدوارم این مقاله در انتخاب یک هدف خوب برای شما مفید واقع شده باشد. اگر نیاز به مشاوره برای رسیدن به اهداف کاریتان داشتید، از صفحه ارتباط با ما میتوانید با من در ارتباط باشید.
4 پاسخ